داستان کامل قسمت هفدهم سریال ترکی معصومیت
در این مطلب از سایت مجله اینترنتی کولاک خلاصه داستان قسمت هفدهم سریال ترکی معصومیت Masumiyet را می خوانید، برای خواندن این مطلب با ما همراه باشید. سریال ترکی معصومیت در ژانر درام، جنایی به کارگردانی عمور آتای و تهیه کنندگی فاروک تورگوت ساخته شده است. نویسندگی این سریال ترکیه ای بر عهده سیرما یانیک می باشد. بازیگران اصلی سریال معصومیت (Masumiyet) عبارتنداز؛ ایلیدا الیشان در نقش اِلا، سرکای توتونجو در نقش ایلکر، دنیز چاکیر در نقش بهار، دنیز ایشین در نقش ایرم، هولیا اوشار در نقش هاله، مهمت اسلانتوق در نقش هارون و …
بهار با ناراحتی به الا می گوید که هرطور شده از حق او در دادگاه دفاع خواهد کرد و برایش مهم نیست چه اتفاقی می افتد با این حال او پرونده سقط را باز خواهد کرد اما الا با گریه می گوید: «مامان من دیگه نمیخوام بهم حمله کنن. بگن همون دختره ست که تهشم از کس دیگه ای حامله شد و تقصیر ایلکر ایلگاز انداخت. »
هاله تصمیم گرفته به دیدن ایرم برود تا او را راضی کند که برگردد چون آنها هم موضوع سقط بچه ی الا را میدانند و این به نفع هیچکدامشان نیست. وقتی هاله سراغ ایرم می رود، می فهمد که ایلکر اصلا با دسته گل سراغش نیامده.
ایرم به او می گوید: «پسرت راحتر تونسته با واقعیت کنار بیاد! » و برگه طلاق را امضا می کند و به دست هاله میدهد. هارون لبخند میزند چون بالاخره دخترش سر عقل آمده!
هاله برگه طلاق را مقابل پسرش می گذارد. ایلکر در حالی که لبخند به لب دارد بدون تعلل آن را امضا می کند. هاله می گوید: «تو فکر میکنی این مثل دفعه های قبله که ایرم برگرده اما اینطور نیست. پشیمون میشی. »
با پخش شدن خبر طلاق ایلکر و ایرم، طرفداران ایرم بیشتر می شود و الا را روز به روز بیشتر تخریب می کنند.
همان شب، الا جلوی خانه شان با گربه ها مشغول است که ایلکر به دیدنش می رود. الا گوشی اش را برمیدارد و ایلکر را تهدید می کند که اگر نرود همه را خبر خواهد کرد. ایلکر می گوید: «الا هر چی میخواد بشه اما من هرروز میام دیدنت و تا وقتی بیفتم زندان همین کارو ادامه میدم. » و می رود.
صبح روز بعد، دادگاه طلاق ایرم و ایلکر شروع می شود. ایرم با نگاه کردن به چشمان ایلکر، دلش نمی خواهد طلاق بگیرد اما وقتی لبخند مضحک او را می بیند قبول می کند و ایلکر هم با خوشحالی دادگاه را ترک می کند و حتی مقابل دوربین خبرنگاران علامت پیروزی نشان میدهد.
هاله که خوب ایرم را می شناسد به ایلکر می گوید: «مطمئن باش به زودی جواب این علامت پیروزیو بهت نشون میده! »
ایرم وقتی به خانه می رسد با گریه و بغض همه چیز را بهم می ریزد و بعد هم لایو گذاشته و می گوید: «همه چیز تموم شد ما طلاق گرفتیم. اما این وسط خوب میدونم کی دیگه واسم علامت پیروزی نشون میده. الا یوکسل! به خاطر سقطت هم ناراحت نباش! دوباره امتحان میکنید. پسر باشه اسمش افه و دختر باشه ایرم میذارین! » خبر مثل بمب همه جا پخش می شود. مادر و خواهر تیمور بهار را به خاطر این که آبرویشان را جلوی در و همسایه برده لعنت می کند و الا با ناراحتی به خاطر این حرف ها گوش هایش را می گیرد.
وقتی برادر کوچکترش این وضعیت را می بیند با ناراحتی و عصبانیت سراغ الا می رود و می گوید: «کاش تو همون بیمارستان مرده بودی! به خاطر تو بابام زندان میفته و مامانم همش گریه میکنه. » الا با حرف های او ناراحتی اش بیشتر می شود اما تصمیم میگیرد برای شروع سال جدید و کلاس های دانشگاهش، با این که بهار مخالف است حاضر باشد!
الا با روحیه ای به ظاهر شاد که سعی می کند خودش را خوب نشان بدهد، به دانشگاه می رود و سرش را به خاطر نگاه ها و سرهایی که به سمتش می چرخند، پایین می اندازد. او به سمت دوستانش می رود اما آنها فورا از او دور می شوند و پشت سرش صحبت می کنند. الا با ناراحتی بیشتر از این طاقت نمی اورد و به خانه برمیگردد. او به بهار می گوید که تصمیم گرفته ترک تحصیل کند…
داستان کامل قسمت هجدهم سریال ترکی معصومیت
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |