گفتگو با کیسان دیباج بازیگر سریال از سرنوشت : از اول هم قرار بود بازیگر شوم
جدیدترین مصاحبه کیسان دیباج بازیگر سریال از سرنوشت : از اول هم قرار بود بازیگر شوم به همراه اطلاعاتی درباره زندگی خصوصی کیسان دیباج در اینجا. کیسان دیباج، متولد ۲۰ آذر ۱۳۷۴، در تهران، بازیگر تتاتر و تلویزیون است. او دانشجوی بازیگری است که با سریال پر مخاطب «از سرنوشت» چهره شد و پس از آن در سری دوم این مجموعه بازی کرد. این بازیگر خوش آتیه در زمینه خوانندگی، آهنگسازی و ترانه سرایی نیز فعالیت می کند و یک موزیک منتشر شده به نام «یعنی می شه» را در کارنامه هنری اش دارد. در این شماره با کیسان دیباج که به زودی فصل سوم مجموعه از سرنوشت با هنرنمایی او روی آنتن خواهد رفت، گفتگویی صمیمی داشته ایم که با هم می خوانیم.
گفتگو: عباسعلی اسکتی
عکس: فائزه سلیمیان
*با سریال از سرنوشت سر زبان ها افتادید. فکر می کردید این مجموعه تا این حد باعث دیده شدن شما شود؟
همان موقع از روی فیلمنامه و کاری که قرار بود انجام شود، مشخص بود که این کار می تواند کار خوبی شود و ما همه سعی خودمان را کردیم کاری تولید کنیم که مردم دوست داشته باشند. خدا را شکر مورد استقبال واقع شد و مردم دوست داشتند.
*از دو سری قبلی کدام بیشتر مورد استقبال قرار گرفته است؟
نمی توانم بگویم بیشتر کدام، چون به هم مرتبط هستند، ولی فکر می کنم فصل دوم که بخش نوجوانی شخصیت ها بود، بیننده بیشتری داشت و حدس می زنم در فصل سه، بیننده های ما بیشتر شوند، به این دلیل که سریال الان طرفدار خودش را دارد و امیدوار هستیم بیشتر هم بشود.
*اصلا چه شد سراغ بازیگری رفتید؟
کلا از کودکی عشق و دغدغه من بازیگری و موزیک بوده است. در دانشگاه هم تئاتر خوانده ام و تئاتر بازی کرده ام. از اول هم قرار بود بازیگر شوم و هدف من از بچگی همین بوده است.
*بازی در این مجموعه چگونه پیش آمد؟
از طریق دوستان تئاتری به دفتری معرفی شدم و به این دفتر رفتم. برای نقش های هاشم و سهراب از چند صد نفری تست گرفتند و خدا را شکر من قبول شدم.
*همبازی شما «دارا حیایی» هم به همین شکل انتخاب شدند؟
بله، از دارا هم مثل من تست گرفتند و روند انتخاب شدن هر دوی ما به یک شکل بود. مثل باقی متقاضی ها تست داد و پذیرفته شد.
*قبل از سریال آشنایی داشتید؟
از طریق یکسری دوستان مشترک «دارا» را می شناختم، ولی بعد از سریال، رابطه ما خیلی صمیمانه و نزدیک شد.
*در میان حرف هایتان گفتید موسیقی کار می کنید.
بله، از نوجوانی پیانو می زدم. برای خودم ترانه می نویسم و روی آن ملودی می گذارم و یک آهنگ منتشر شده به نام «یعنی می شه» هم دارم. بقیه موزیک هایم را هنوز منتشر نکرده ام، ولی موزیک را هم خیلی جدی کار می کنم.
*این وقفه پخش موزیک بعدی چرا پیش آمده است؟
یک سال و نیم گذشته دائم سر فیلمبرداری بودم و چون نقش من خیلی اصلی بود و فیلمنامه به شکلی نوشته شده بود که همه جا هاشم و سهراب حضور داشتند، در نتیجه فکر می کنم فقط چند روز کار نکردم و تقریبا هر روز سر فیلمبرداری بودم.
*با این حساب اولویت، بازیگری و سپس موسیقی است؟
نمی توانم اینگونه بگویم، ولی چون بیشتر کارهای موزیک را خودم می کنم، پس به نوعی موسیقی برای من کار دلی است و بیشتر روی بازیگری تمرکز دارم.
*خواننده محبوب هم دارید؟
کارهای همه را دنبال می کنم. همه فیلم ها و موسیقی ها را از همه کشورها می بینم و می شنوم تا ببینم چه اتفاتی می افتد و سعی می کنم یاد بگیرم. آدم خاصی در ذهنم نیست، مثلا می توانم از میلاد درخشانی اسم ببرم که کارش را خیلی دوست دارم. اگر بخواهم اسم ببرم خیلی ها هستند.
*آهنگی وجود دارد که این روزها بیشتر بشنوید؟
علیرضا قربانی سه ترانه برای سریال هم گناه خوانده که این روزها آنها را زیاد گوش می کنم و البته آلبوم آخر «جاستین بیبر» را.
*در بازیگری الگو داشته اید؟
نه، آنطور نبوده که بگویم دوست دارم شبیه آن آدم باشم، ولی همیشه سعی می کنم از همه یک چیزی یاد بگیرم. در نهایت دوست دارم چیزی را که درون خود من وجود دارد، ارائه بدهم.
*دوست دارید در کنار کدام بازیگر و برای کدام کارگردان کار کنید؟
قطعا کار کردن کنار بزرگان هم لذت بخش هم باعث افتخار است، اما اسم عزیزی در ذهنم نیست که بخواهم بگویم. در میان کارگردان ها اما دوست دارم با اصغر فرهادی، سعید روستایی و بهرام توکلی کار کنم.
*این روزها بازیگری داریم که ماندگار شود؟
بازیگر ماندگار که خیلی داریم. قطعا کسانی که کارشان خوب باشد و مردم دوستشان داشته باشند، ماندگار می شود و ان شاءا… اگر مسیرشان را درست بروند، ماندگار هم می شوند.
*خودتان به ماندگاری فکر می کنید؟
قطعا! تلاش می کنم «ماندگارترین» باشم.
*بیشتر دوست دارید چه نقش هایی را بازی کنید؟
خیلی برای من فرقی نمی کند، یعنی ابایی ندارم که نقش منفی یا مثبت باشد، خیلی فرقی نمی کند و مهم این است که آن نقش را دوست داشته باشم، فضای فیلمنامه و اینکه آن نقش را بتوانم زندگی کنم.
*با این سریال به مخاطبان شما افزوده شد. نظر آنها چقدر برای شما مهم است؟
خوشبختانه سریال را خیلی دوست داشته اند و نظرها بسیار زیاد است. شاید وقت نکنم همه آنها را جواب بدهم، ولی قطعا همه را می خوانم و همه آنها برای من مهم و با ارزش هستند. ارزش دارند، چون کار ما برای مردم است و نهایتا در هر کار هنری مهم این است که مردم آن را دوست داشته باشند. به نظر من اگر یک هنرمند بتواند کاری انجام بدهد که مردم آن را دوست داشته باشند، برده است.
*بیشترین کامنتی که دارید چیست؟
قلب و اظهار لطف!
*شهرت را دوست دارید؟
نمی توانم بگویم صرفا شهرت را به خاطر شهرت دوست دارم. دوست دارم در حرفه خودم کاری انجام داده باشم که مردم خیلی دوست داشته باشند.
*فکر می کنید ده سال بعد کجا باشید؟
نمی شود بگویم که دقیقا در کجا ایستاده ام، اما تمام تلاشم را می کنم که به همه آن هدف هایی که برای خودم مشخص کرده ام، تا ده سال آینده برسم، چه در هنر و چه در زندگی شخصی ام.
*خط قرمزهای شما چیست؟
تمام تلاشم را در زندگی ام می کنم که آدم درستی باشم. خیلی سعی می کنم آن چیزی باشم که نشان می دهم، دروغ نگویم، پشت سر کسی صحبت نکنم، قضاوت نکنم. چون دوست ندارم این موارد برای خودم اتفاق بیفتد، سعی می کنم انجام ندهم.
*زندگی را چه رنگی می بینید؟
زندگی را شبیه یک رنگین کمان می بینم.
*فوتبالی هستید؟
بله، فوتبالی هستم و از بچگی مثل بیشتر پسرها که دوست دارند فوتبالیست شوند، من هم دوست داشتم فوتبالیست شوم. اتفاقا فوتبال من هم خوب است و تیم مورد علاقه ام از بچگی رئال مادرید بوده است. فوتبال داخلی را هیچ وقت دوست نداشته ام.
*چهره جذاب چقدر برای انتخاب بازیگر موثر است؟
بستگی به سلیقه کارگردان دارد.
*شما خوش چهره هستید؟
این را دیگران باید بگویند، ولی خدا را شکر من از چیزی که هستم، راضی ام.
*چقدر اهل تئاتر هستید؟
در دوران دانشجویی رشته من تئاتر بوده، منتهی بین تئاتر و سینما، سینما را انتخاب می کنم، چون تصویر را بیشتر دوست دارم. برای تماشا کردن هم همینطور، من خیلی فیلم می بینم و اگر بی اغراق بخواهم بگویم، هفته ای سه فیلم می بینم و این عادت خوبی است که دارم.
*قرنطینه را چقدر رعایت کرده اید؟
خیلی زیاد، خوشبختانه شانسی که آوردیم این بود که اواخر بهمن و با شروع جدی کرونا فیلمبرداری فصل سه از سرنوشت تمام شد. از آن موقع در خانه هستم و خیلی سعی می کنم رعایت کنم.
*و در این مدت بیشتر چه کرده اید؟
قرنطینه خیلی سبک زندگی من را عوض نکرد، چون قبل از آن هم من دائم در خانه یا داشتم فیلم می دیدم یا نمایشنامه می خواندم و تمرین می کردم، یا پیانو می زدم و ملودی می ساختم و ترانه می نوشتم. خیلی برای من متفاوت نبوده، ولی به هر حال آدم خسته می شود، چون به اجبار باید در خانه بماند.
*خیلی اهل حاشیه نیستید، این تعمدی است؟
بله، اهل حاشیه نیستم و حاشیه را بلد نیستم. بلد نیستم چطور باید حاشیه درست کرد.
*چهار چیز که به جزیره تنهایی خودتان می برید؟
لپ تاپ که بتوانم فیلم ببینم و چیزی که بتوانم سر خودم را گرم کنم، مثلا پیانو و یک توپ که با خودم بازی کنم و روپایی بزنم!
*و چهار شخصیتی که دوست دارید از نزدیک ببینید؟
هانس زیمر، رابرت دنیرو، مارلون براندو و کریستیانو رونالدو!
*جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنید؟
من همیشه در خانه با خودم تمرین جایزه گرفتن می کنم، رویاهایم را با خودم تمریم می کنم و در رویاهایم کلی سیمرغ برده ام.
*فکر می کنید روزی آن را ببرید؟
صددرصد! همه تلاش خودم را می کنم.
*و برای آن لحظه حرف هایتان را آماده کرده اید؟
بله، سخنرانی های من کامل است که البته هر دفعه تغییر می کند. من در ذهنم رویا ندارم و این ها هدف است. هدف گذاری های من پله پله است، مثلا گفتید ده سال دیگر خودتان را کجا می بینید؟ همیشه دوست دارم که هر روز کاملتر باشم و هر روز سعی می کنم حتی در اوج خستگی حتی یک قدم در مسیری که دنبالش می کنم، پیش بروم. نتیجه آن را هم دیده ام و واقعا موثر است. تفاوت آدم های موفق با آدم هایی که به هدفشان نمی رسند، در این ادامه دادن ها و نبریدن هاست.
*نود و نه سالگی تان را چگونه تصور می کنید؟
دوست دارم همیشه سلامت و بشّاش باشم. دوست دارم از این پیرمردهای باحال، خیلی روی فرم و خوش اخلاق باشم.
*غیر از هنرپیشگی چه هنری را دوست دارید که نمی توانید انجام بدهید؟
نقاشی را خیلی دوست دارم.
*از چیزی که امروز هستید راضی هستید؟
خدا را به خاطر جایگاه و تمام چیزهایی که در زندگی دارم شکر می کنم، اما من کلا آدمی راضی نیستم، یعنی مثلا الان که جلوی شما نشسته ام، به این فکر می کنم که فردا باید چه کارهایی انجام بدهم.
جدیدترین مصاحبه کیسان دیباج / جدیدترین مصاحبه کیسان دیباج
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |