سریال ترکی روزگارانی در چوکوروا | داستان قسمت ۴۱۵ سریال ترکی روزگارانی در چوکوروا
در این مطلب از سایت مجله اینترنتی کولاک داستان کامل قسمت ۴۱۵ سریال ترکی روزگارانی در چوکوروا از نظرتان می گذرد، نظرات خود را در خصوص این سریال با ما در میان بگذارید.
مهمت متوجه حال زلیخا می شود و همراه او بیرون می رود و وقتی موضوع را می فهمد ابراز ناراحتی می کند و او را همراهی می کند. همه در بیمارستان جمع شده اند، دکتر بیرون میاید و می گوید تکین دچار سکته قلبی شده است.
لطفیه بالای سر جنازه تکین می رود و با ناراحتی با او صحبت می کند و از او خداحافظی می کند. زلیخا و مهمت به بیمارستان می رسند. زلیخا با ناراحتی بقیه را بغل می کند و با همه همدردی می کند.
زلیخا و مهمت برای اینکه خبری از فکرت نشده به کلانتری می روند. دادستان تصور می کند زلیخا بخاطر کار دمیر امده و به او خبر می دهد دمیر در سوریه نیست و زلیخا شوکه می شود. دادستان هم می گوید چتین و فکرت بازداشت هستند.
زلیخا می گوید فکرت مرده و از دادستان خواهش می کند که فکرت و چتین را ازاد کند و دادستان هم قبول می کند. بتول با گریه به خانه ارجان می رود و می گوید یک دستگاه جدید برای شرکت سفارش داده بود و هزار لیر پرداخت کرده بود اما ان ها کلاهبردار بودند و حالا باید پول شرکت را پس دهد.
ارجان می گوید حاضر است بخاطر او هر کاری انجام دهد. همان لحظه تماس می گیرند و خبر فوت تکین را به او می دهند و بتول هم تعجب می کند. زلیخا و مهمت به فکرت و چتین خبر فوت تکین را می دهند و هر دوی ان ها شوکه می شوند و ان ها به بیمارستان می روند. رود بعد مراسم خاکسپاری تکین انجام می شود و همگی برای مراسم ترحیم به عمارت می روند.
در ادامه می خوانید:
خلاصه داستان قسمت ۴۱۶ سریال ترکی روزگارانی در چوکوروا
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |