سپند امیرسلیمانی: «ثبت با سند برابر است» فیلم مفرحی است

گفتگو: عباسعلی اسکتی

روی دور کم کاری هستم

پیشنهادهایی داشتم مثلا یک سریال یا دو فیلم سینمایی پیشنهاد شده که خیلی به آنها علاقه نداشتم. البته نسبت به گذشته پیشنهادها خیلی کم تر است و  اینگونه نیست که اگر کم کار هستم بگویم دارم کار رد می کنم، نه! مثلا همیشه این موقع ها هفت هشت تا پیشنهاد بود الان سه تا پیشنهاد می شود که آنها را هم دوست نداشتم و کار نکردم. یک موقع بازیگری به صورت اتفاقی ناگهان کارش زیاد می شود و ناگهان یک مدت کم کار می شود، من فکر می کنم الان روی دوره کم کاری افتاده باشم.

بیشتر برای کارهای طنز پیشنهاد دارم

کار کم شده و اینکه حالا متاسفانه یا خوشبختانه به من هم بیشتر کارهای طنز پیشنهاد می کنند که آنها هم باز تعدادشان در تلویزیون کم شده است. من خودم را آماده کرده ام برای کارهای جدی ولی خیلی پیشنهاد نمی شود و دلایل مختلف دیگری هم دارد.

سر و صدایی از سریال ها نمی شنویم

خیلی آمار را نمی دانم ولی حس می کنم که تلویزیون ریزش مخاطب داشته است. الان چند وقتی می شود که سر و صدایی از سریالی نمی شنویم. یعنی می بینیم یک سریال پخش شد و تموم شد و رفت و اصلا هیچ کس انگار متوجه آن نشد. بله! فکر می کنم این اتفاق افتاده است.

برنامه های تلویزیون باید قوی تر باشد

به نظر من اگر همچنان کارهای خوب تولید شود مخاطب تلویزیون را نگاه می کند و اینکه باید یک ذره کارها محکم تر باشد، یک مقدار قرص و محکم باشد، اگر کار اینگونه ساخته شود بیننده کار را می بیند.

هم طنز بازی می کنم و هم جدی

اینکه بعضی ها می گویند من بازیگر کارهای طنز هستم…تا یک جایی نه واقعا! تا یک زمانی من هر دو را باز می کردم، هم طنز و هم جدی ولیکن این اواخر بیشتر پیشنهادها طنز بوده است.

فیلم « ثبت با سند برابر است» در حال اکران 

ما تقریبا تا نزدیک عید درگیر همان سریال همسایه ها بودیم که هم ضبط و هم پخش می شد، بعد از آن تابستان را مشغول فیلم آقای داودی به اسم « هزارپا » بودم که خیلی هم کار سختی بود، پارسال هم دو ماه آخر سال تئاتر کار کردم، بیکار نبوده ام. حالا ممکن است در تصویر کمتر بودم یا کارهایی که کرده ام هنوز اکران نشده اند. مثلا یک سال و نیم قبل فیلمی کار کردم بودم به اسم « ثبت با سند برابر است» که به تازگی اکران شده است. کار می کنم، ممکن سریال نباشد ولی بالاخره خرج زندگی  باید به شکلی در بیاید.

«هزارپا» سومین همکاری من با ابوالحسن داودی ست

فیلم هزارپا سومین همکاری من با ابوالحسن داودی است، اولین کار، تله تئاتر « اقدام به قتل » بود در سال شصت و پنج، بعد فیلم سینمایی « نان، عشق، موتور هزار » بود و بعد هزارپا. خیلی کار سختی بود به خاطر اینکه کار در اواخر دهه شصت است و اینکه فیلمنامه طولانی داشت. خب همین الان شما بخواهید یک سکانس در تهران برای سال شصت بگیرید واقعا کار آسانی نیست. خیلی کار سخت و در عین حال جذابی بود.

با عطاران، مهران احمدی و جواد عزتی همبازی بودم

من نقش خودم را دوست داشتم، بازیگران خوبی بودند که فرصت شد کنارشان کار کنم، مثل مهران احمدی، رضا عطاران و جواد عزتی که قبلا با هم کار کرده بودیم. خیلی بازیگرهای خوبی داشت و در مجموع تجربه خوبی بود، شاید هم هزارپا باعث شد که یک مقدار سفت و سخت تر باشم.

« ثبت با سند برابر است» فیلم مفرحی است

فیلم « ثبت با سند برابر است» فیلم بهمن گودرزی است. با امین حیایی، مجید صالحی، فرزاد حسنی، نیوشا ضیغمی و سحر قریشی همبازی بودم. این یک فیلم مفرح است، فیلم خوب و بد تعریف مطلق ندارد که شما بگویید فیلم خوب یعنی این و فیلم بد یعنی آن. کاملا سلیقه ای است ولی در مجموع فکر می کنم که فیلم بدی نیست. یعنی قصه آن قصه بدی نبود و در مجموع از کارهای بدنه سینما است.

تنبل تر از آن هستم که حاشیه داشته باشم!

کم حاشیه هستم برای اینکه من در زندگی ام حوصله حاشیه را ندارم! کلا در همه ابعاد زندگی ام حال حاشیه ندارم، تنبل تر از این حرفها هستم که راه بیفتم یک سری چیزها را جمع و جور کنم و اینکه دلیلی هم برای حاشیه داشتن نمی بینم. من شغلی دارم و بر مبنای آن شغل دارم کار و زندگی می کنم. اینکه بخواهم یک روز راجع به این یک حرفی بزنم، بعد راجع به آن یک حرفی بزنم، بعد یک چیزی بگویم که پس فردا بخواهم جوابگو باشم… من به همه آدم هایی که با من همکار هستند احترام می گذارم و تا جایی که آنها احترام من را حفظ کنند احترامشان را حفظ می کنم.