خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی معصومیت
در این مطلب از سایت مجله اینترنتی کولاک خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی معصومیت Masumiyet را می خوانید، برای خواندن این مطلب با ما همراه باشید. سریال ترکی معصومیت در ژانر درام، جنایی به کارگردانی عمور آتای و تهیه کنندگی فاروک تورگوت ساخته شده است. نویسندگی این سریال ترکیه ای بر عهده سیرما یانیک می باشد. بازیگران اصلی سریال معصومیت (Masumiyet) عبارتنداز؛ ایلیدا الیشان در نقش اِلا، سرکای توتونجو در نقش ایلکر، دنیز چاکیر در نقش بهار، دنیز ایشین در نقش ایرم، هولیا اوشار در نقش هاله، مهمت اسلانتوق در نقش هارون و …
خلاصه داستان قسمت ۳۹ سریال ترکی معصومیت
وقتی شب الا با خجالت پیش مادرش می رود، بهار ناامیدانه به او می گوید:
من به بابات اعتماد داشتم و باهاش ازدواج کردم که آخرش اینطوری شد….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۳۸ سریال ترکی معصومیت
هارون به هاله می گوید: « زندگی تو با پوشوندن اشتباهات سرت گذشت
میدونی دیگه؟! و اون اشتباهات زندگی دوتا آدم جوون رو تغییر داد. »…… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۳۷ سریال ترکی معصومیت
وقتی آن شب ایرم با عصبانیت به سمت ویلا میرانده، جنک خودش را به او
و رساند و ایرم که خیلی از دیدنش تعجب کرده می گوید…… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۳۶ سریال ترکی معصومیت
امید بالاخره تحت تاثیر حرف های اسماعیل به او حمله می کند و با دستان خون آلود و وحشت زده از سلول بیرون می آید…… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۳۵ سریال ترکی معصومیت
وقتی ایرم با رفتن ایلکر، روی زمین می افتد و گریه می کند، هارون سر می رسد و دخترش را در آغوش می گیرد و به خانه برمیگرداند…… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۳۴ سریال ترکی معصومیت
هارون با بریل قرار گذاشته. او در مورد این که از اول هم، به خاطر این که عروسی دخترش با ایلکر بهم بخورد، با بریل توافق کرده بود تا….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۳۳ سریال ترکی معصومیت
بریل به دیدن اسماعیل در بازداشتگاه می رود و می گوید: «دیابتت رو بهونه میکنیم و سعی میکنیم بدون بازداشت به پرونده ت رسیدگی بشه….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۳۲ سریال ترکی معصومیت
امید تمام مدت بازجویی اش ساکت مانده و از حق سکوتش استفاده کرده. وقتی او را دستبند به دست به سمت زندان می برند….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی معصومیت
ماه ها پیش ایلکر و الا در آغوش هم دراز کشیده اند. ایلکر از الا می پرسد: «تو میدونی ایلکر معنیش چیه؟ » الا می گوید…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۳۰ سریال ترکی معصومیت
الا سعی می کند با مادرش صحبت کند اما روی نگاه کردن به او را هم ندارد. بهار خیلی ناراحت است و به او می گوید.. . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۲۹ سریال ترکی معصومیت
ایلکر ایرم را دست به سر می کند و از او می خواهد که برود. ایرم بین داخل کمد، بیسکوئیتی که مال پسر بچه های نوزاد است می بیند و… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی معصومیت
هاله به بانو می گوید که همان شب اسماعیل هم اتفاقا در آن گذرگاه بوده. بانو از شنیدن این خبر شوکه می شود طوری که هاله می گوید… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۲۷ سریال ترکی معصومیت
ایلکر با عصبانیت وارد شرکت می شود و مقابل جنک، رو به اسماعیل می گوید: «من چیکار کردم که انقدر از من متنفری؟ »…. . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۲۶ سریال ترکی معصومیت
هاله با نگرانی پیش ایلکر می رود تا به او بگوید که همه چیز حل می شود اما تنها نگرانی اش این است که الا اظهاراتش را در دادگاه عوض کند…. . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۲۵ سریال ترکی معصومیت
اسماعیل با وحشت به هاله می گوید: «من اون شب لعنتی دیدم پسرم چیکار کرد! » ایکلر هم حرف های او را می شنود و…. . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۲۴ سریال ترکی معصومیت
همان موقع وقتی هارون حواسش نیست، بهار به هارون زنگ میزند اما ایرم دور از چشم پدرش، شماره او را بلاک و حذف می کند…. . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۲۳ سریال ترکی معصومیت
اسماعیل عصبانی است. چون به او خبر رسیده بهار برای این که ثابت کند اظهارات الا در دادگاه تحت تاثیر حرف های ایلکر بوده…. . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی معصومیت
بهار با دیدن پول هایی که هارون مقابلش گذاشته جا می خورد. هارون توضیح میدهد که تیمور به او زنگ زده…. . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۲۱ سریال ترکی معصومیت
هانده فقط برای این که اعصاب الا را خرد کند، خبرهای مربوط به ازدواج دوباره ایلکر و ایرم را بلند بلند برایش می خواند…. . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت ۲۰ سریال ترکی معصومیت
ایلکر از خانه بیرون نمی رود. الا تهدیدش می کند که اگر نرود پلیس خبر کند. ایلکر با ناراحتی می گوید…. . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت نوزدهم سریال ترکی معصومیت
تیمور حتی حرف های بانو را باور نمی کند چون فکر نمی کند بهار زنی باشد که به او خیانت کند…. . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت هجدهم سریال ترکی معصومیت
ایرم با خوشحالی به خاطر کامنت هایی که ضد الا نوشته می شود، به آرایشگاه می رود تا کمی به خودش برسد… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت هفدهم سریال ترکی معصومیت
بهار با ناراحتی به الا می گوید که هرطور شده از حق او در دادگاه دفاع خواهد کرد و برایش مهم نیست چه اتفاقی می افتد… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت شانزدهم سریال ترکی معصومیت
ایرم با شنیدن حرف های الا، با ناراحتی دست پدرش را که کنارش ایستاده می گیرد. هاله رو به الا می گوید… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت پانزدهم سریال ترکی معصومیت
ایلکر شبانه به اتاق دیگر می رود تا گوشی دومش را که با آن با الا در تماس است را پیدا کند و با او صحبت کند که… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت چهاردهم سریال ترکی معصومیت
الا میداند که همه چیز را به خاطر آورده اما در این مورد به کسی حرفی نمیزند…. . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت سیزدهم سریال ترکی معصومیت
الا با دیدن تخت دو نفره شان در خانه ی ویلایی ایلکر، و صندلی ای که ایلکر با آن به او ضربه زده بود، همه چیز را به یاد می آورد و… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت دوازدهم سریال ترکی معصومیت
بهار برای خوشحال کردن دخترش، وقتی مرخص می شود و به خانه می رسند، همان جشن تولد نوزده سالگی اش را که… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت یازدهم سریال ترکی معصومیت
وقتی ایرم از پدرش می خواهد تا شب برای شام به خانه شان بیاید، هارون قبول نمی کند… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید
خلاصه داستان قسمت دهم سریال ترکی معصومیت
ایرم مقابل دوربین و لایو در اینستاگرامش، قرص می خورد و رو به فالوئرهایش می گوید… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت نهم سریال ترکی معصومیت
تیمور به بهار می گوید: «هرکسی که کامنت منفی در مورد دخترت گذاشته باشه اینجوری میری در خونشون؟ »… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت هشتم سریال ترکی معصومیت
دکتر در مورد وضعیت الا به بهار و تیمور می گوید: «میدونه که عاشق ایلکر بوده و نامزد اون رو هم به عنوان دشمنش میشناسه… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت هفتم سریال ترکی معصومیت
وکیل ایلکر بلند می شود و می گوید: «الا یوکسل هنوز به خاطر مشکلات سلامتی نتونسته به پلیس اظهاراتش رو ارائه بده… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت ششم سریال ترکی معصومیت
ایرم الا را به رستوران شیکی می برد. بعد از کمی صحبت ایرم می گوید: «تو تو زندگی ایلکر نیستی… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت پنجم سریال ترکی معصومیت
سه ماه قبل و بعد از جریان رستوران، هاله، الا را به خانه اش دعوت کرده. الا از این بابت خوشحال است… . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت چهارم سریال ترکی معصومیت
بهار حال خوبی ندارد. تیمور جلو می رود و می گوید: دخترت زنده ست. نوه ات مرده. دخترت حامله بوده و…. . برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت سوم سریال ترکی معصومیت
الا با ناراحتی از اتاق ایلکر بیرون می آید و دوست دارد با پدرش صحبت کند. وقتی یکی از همکارها می گوید که تیمور در اتاق کپی است …. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت دوم سریال ترکی معصومیت
وقتی الا در اتاق ایلکر و در آغوش او است، ناگهان ایرم سر میرسد و منشی فورا به ایلکر خبر میدهد و ایلکر از الا فاصله میگیرد …. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
خلاصه داستان قسمت اول سریال ترکی معصومیت
شب جشن تولد ۱۹ سالگی الا، مادر و پدر و دوستانش دور هم جمع شده اند اما خبری از الا نیست… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |