سریال

خلاصه داستان سریال هندی دل پرروی من + اسامی بازیگران و عکس

مجله اینترنتی کولاک، ترجمه: سمیرا فیض آبادی: «دل پرروی من»  سریالی عاطفی-موزیکال  محصول سال ۲۰۱۵ شبکه استار پلاس تلویزیون هند است. پیرل وی پوری و آمریتا سود بازیگران اصلی این سریال هستند. این اثر عاشقانه در یک فصل ۱۲۲ قسمتی تولید شد.

معرفی بازیگران سریال هندی دل پرروی من

پیرل وی پوری در نقش ابیر مالهوترا

آمریتا سود در نقش مهر پوروهیت

سویاش رای در نقش ناصر مالک

پایل نیر در نقش دیوکی پوروهیت

کریش چوهان در نقش ایشان مالهوترا

آرجون سینگ در نقش اکشت

خلاصه داستان سریال هندی دل پرروی من

داستان درمورد راک استاری موفق و جذاب به نام ابیر مالهوترا و دختری به نام مهر پوروهیت است. در کالج توجه ابیر به دختری باهوش، ساده و زیبا به نام مهر جذب می‌شود و دلباخته او می‌شود. آن دو با هم در سن کم ازدواج می‌‌کنند و به خاطر بروز یک سری اختلافات چیزی زیادی از ازدواجشان نمی‌گذرد که طلاق می‌گیرند.  هشت سال بعد، مهر به عنوان مدیرعامل کانال موسیقی که ابیر با او قرارداد می‌بندد به زندگی او برمی‌گردد. ابیر تصمیم می‌گیرد در فصل دوم یک برنامه در این کانال، داستان عشق، ازدواج و طلاقشان را تعریف کند.

سریال هندی دل پرروی من

تنفر تلخ آنها کم کم از بین می‌رود چراکه ابیر مجبور می‌شود برای فرار از دست یک سری آدم کش در خانه مهر پنهان شود. مدتی بعد مهر تصادف می‌کند و ابیر دچار اختلال پارانوئید می‌شود و دو هفته تمام در حالیکه مهر بیهوش است در کنار او می‌ماند و از او پرستاری می‌کند.  درعین حال سریال به عقب برمی‌گردد و نحوه جدایی و طلاق مهر و ابیر را نشان می‌دهد. مهر یک زن شاغل بود و ابیر که فکر می‌کرد مهر برای او اهمیتی قائل نیست غرورش آسیب دیده بود و لحظه به لحظه پدر و عمه ابیر او را آتیشی‌تر می‌کردند.  داستان به زمان حال برمی‌گردد و مهر به خاطر عشق ابیر به هوش می‌آید. ابیر یک بار دیگر به مهر پیشنهاد ازدواج می‌دهد اما او نمی‌پذیرد.

سریال هندی دل پرروی من

ابیر برای مهر آهنگی می‌خواند و دوباره در شرکت به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد اما مهر دوباره پیشنهاد او را رد می‌کند و به آقای ستو می‌گوید که تصمیم داد استعفا بدهد. درحالیکه ابیر سعی دارد قلب مهر را دوباره به دست بیاورد یک مرد تازه به نام اکشت وارد زندگی مهر می‌شود. این مرد هشت سال کنار مهر ایستاد، در تمام روزهایی که مهر بعد از طلاق در هم شکسته بود و روحیه‌اش خراب بود و در تمام آن دوران می‌خواست که با مهر ازدواج کند. ابیر تمام مدت سعی دارد به کمک یکی از دوستانش و یکی از طرفدارانش به نام عالیا خودش را ثابت کند و بهتر از اکشت خودش را نشان دهد. او اکشت را همراه یک بچه می‌بیند و موضوع را به مهر می‌گوید. اکشت به مهر پیشنهاد ازدواج می‌دهد. مهر به ابیر می‌گوید که آن پسر که ایشان نام دارد را می‌شناسد و به دروغ می‌گوید که او پسر اکشت است.

اما به زودی مشخص می‌شود که ایشان پسر ابیر و مهر است.  مهر با اکشت نامزد می‌کند.  مادر ابیر، متوجه شباهت‌های میان ایشان و ابیر می‌شود و مهر مجبور می‌شود که حقیقت را به او بگوید. ابیر قرار است به زودی با فردی به نام ساشا ازدواج کند اما به محض اینکه متوجه می‌شود واقعیت از چه قرار است ازدواجش را به هم می‌زند.

در بخش‌های پایانی داستان ابیر و اکشت هر دو سعی دارند ایشان را تحت تاصیر قرار دهند و دوباره از مهر خواستگاری کنند. ابیر و ایشان با هم دوستی خوبی پیدا می‌کند و اکشت از این بابت احساس ناامنی می کند. یک روز اکشت گیتاری را که ابیر به ایشان هدیه داده بود می شکند. ایشان که غمگین است به خانه ابیر می‌رود و در آنجا متوجه می‌شود که ابیر یک مرد مطلقه است. او در آنجا آلبوم عروسی ابیر را می‌بیند و وقتی متوجه می‌شود که ابیر و مهر با هم ازدواج کرده بودند و ابیر پدر واقعی اوست شوکه می‌شود.

ایشان بعد از پی بردن به واقعیت از مادرش می‌خواهد که ابیر را ببخشد. اکشت که عصبانی شده با ابیر درگیر می‌شود و درنهایت متوجه می‌شود که مهر هنوز به ابیر علاقه‌مند است و خودش تصمیم می گیرد که از زندگی او بیرون رود و در آخر داستان مهر قبول می‌کند که با ابیر ازدواج کند و داستان بالاخره در نهایت به خوبی و خوشی و تبدیل شدن ایشان، مهر و ابیر به یک خانواده خرسن به پایان می‌رسد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا